شماره ٢٤٠: سر عشق از خرد برون باشد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
سر عشق از خرد برون باشد
عشق را پيشرو جنون باشد
چند گويى که: عشق بدبختيست؟
پس تو پنداشتى که چون باشد؟
گر تو بر خوان عشق خواهى بود
خورشت خاک و باده خون باشد
رقت چشم آرزومندان
اثر حرقت درون باشد
به نصيحت قرار کى گيرد؟
دل ، که از عشق بى سکون باشد
کى به شاخ غمش رسد دستي؟
که نه در زير اين ستون باشد
اوحدي، گر تو صد زبان دارى
عاشق بى درم زبون باشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید