شماره ١٥٧: اى عيد روزه داران ابروى چون هلالت

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى عيد روزه داران ابروى چون هلالت
وى شام صبح خيزان زلف سياه و خالت
خورشيد چرخ خوبى عکس فلک نوردت
ناهيد برج شادى روى قمر مثالت
پشت فلک شکسته مهر قضا توانت
روى زمين گرفته عشق قدر مجالت
عمر مني، وفا کن، تا برخوردم ز وصلت
مرغ توام، رها کن، تا مى پرم به بالت
دردا! که در فراقت خرمن به باد دادم
وانگه نديده يک جو از خرمن وصالت
گفتى مرا که: دارى ميلى به جانب من
ميلم بسيست ليکن، ليکن مى ترسم از ملالت
کى چون خيال گشتى از ناخوشى تن او!؟
گر اوحدى نديدى در خواب خوش خيالت
بيچاره اوحدى را ملکى نبود و مالى
ورنه هم از کنارى بفريفتى به مالت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید