شماره ١٤٠: تا لعل باده رنگ تو شکرفروش گشت

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
تا لعل باده رنگ تو شکرفروش گشت
باور مکن که: هيچ دلى گرد هوش گشت
برخاستى که: زهر جدايى دهى بما
بنشين، که آن به ياد تو خورديم و نوش گشت
دل خود تمام سوخته شد، جان خسته بود
او نيز هم به آتش دل نيم جوش گشت
ديشب در اشتياق تو، اى آفتاب رخ
از غلغلم رواق فلک پر خروش گشت
از آب ديده راز دلم خواست فاش شد
شب تيره بود، ظلمت او پرده پوش گشت
در آرزوى آنکه حديث تو بشنود
چشمي، که بى تو گريه همى کرد، گوش گشت
گر اوحدى به هوش نيايد، عجب مدار
بلبل چو گل بديد نخواهد خموش گشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید