شماره ١٠٨: اين باغ سراسر همه پر باد وزانست

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اين باغ سراسر همه پر باد وزانست
جنبيدن اين شاخ درخشان همه زانست
او را نتوان ديد، که صورت نپذيرد
هر چند که صورتگر رخسار رزانست
بس رنگ بر آرد ز سر اين خم پر از نيل
آن خواجه، که سر جمله اين رنگ رزانست
آن عقل، که بر هر غلط انگشت نهادى
در صنعت آن کار که انگشت گزانست
صد رنگ ببينيم درين باغ به سالى
کين چيست؟ بهار آمد و اين چيست؟ خزانست
هر لحظه برون آيد ازين صفه نباتى
کندر هوس او شکر انگشت گزانست
اى اوحدي، انگور خود از سايه نگه دار
تا غوره نماند، که شب ميوه پزانست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید