شماره ٩٠: لاله افيون در شراب انداختست
لاله افيون در شراب انداختست
نرگس و گل را خراب انداختست
از رياحين چرخ در ناف زمين
نافهاى مشک ناب انداختست
نغمه شيرين مرغان سحر
شور در مستان خواب انداختست
عندليب از عشق گل در بوستان
ناله چنگ و رباب انداختست
شرم بادا لاله را! تا از چه روى
پيش ترک من نقاب انداختست؟
بر سر خوان غمش در هر طرف
از دل بريان کباب انداختست
ترک من تيرى نيندازد خطا
خود چه گفتم؟ کى صواب انداختست؟
سرو مرد قامت او نيست، ليک
خر بسى خر در خلاب انداختست
عشقبازان در بهشتند،اوحدى
زهد ما را در عذاب انداختست
زود پوسد جامه پرهيز ما
کين قصب بر ماهتاب انداختست
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده