شماره ٨٢: مدتى شد تا دل ما صورت آن سرو راست

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مدتى شد تا دل ما صورت آن سرو راست
دوست ميدارد، وليکن زهره گفتن کراست؟
روى او در حسن چون ما هست، مى گويم تمام
قد او در لطف چون سروست، بنموديم راست
گر زبان در کام من شيرين شود چون نام او
بر زبانم رانم، سرم در معرض انديشهاست
اى زبان، بگذر، که نام پاک او از بس شرف
در ضميرم گر بگردد، هم نپندارم رواست
اوحدى گر مهر او ورزي،بنه گردن به جور
بيدقى را زودتر بايد زدن کوشاه خواست
عاشق و درويشى اينجا، در دعا و صبر کوش
چاره عاشق صبوري، کار درويشان دعاست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید