شماره ٦٣: حسن خود عرضه کن، اى ماه پسنديده صفات

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
حسن خود عرضه کن، اى ماه پسنديده صفات
تا شود ديده ما روشن از آثار صفات
لب لعل و دهن تنگ و خط سبز تو برد
در جهان آب رخ معدن و حيوان و نبات
چشمم از گريه فراتست و رخ از ناخن نيل
تو توانى که به هم جمع کنى نيل و فرات
همچو فرهاد دگر کوه گرفتيم و کمر
در فراق رخت، اى دلبر شيرين حرکات
جز وفاق تو حديثم نبود وقت نشو
جز وفاى تو به يادم نبود روز وفات
سيم اشک من از آن نقد روانست، که گشت
لب لعل تو محصل، خط سبز تو برات
هر چه گويى بتوانم، مگر از روى تو صبر
و آنچه خواهى بکنم، جز به فراق تو ثبات
نيک درويشم و در حسن زکاتى هم همست
بده، اى محتشم حسن، به درويش زکات
کردم انديشه که آن روز کجا دانم رفت؟
گر بيابم ز کمند سر زلف تو نجات
اوحدى داد تو از شاه بخواهد روزى
که بگردد به فراق رخ زيباى تو مات



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید