شماره ٧٧٢: برداشتن نظر ز نگارى نمى توان

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
برداشتن نظر ز نگارى نمى توان
ور نيز مى توان ز تو، بارى نمى توان
از چون تو گل چگونه کسى آستين کشد
دامن کشيدن از سر خارى نمى توان
گر در کشيد گردن خورشيد را دوال
جز در رکاب چون تو نگارى نمى توان
چون صيد طره تو نگشته ست آسمان
مه را گرفتن از دم مارى نمى توان
دريا شد از هواى لب تو کنار من
آخر کم از لب چو کنارى نمى توان
با آنکه در شکنجه غم بسته مانده ام
هم باز مانده از تو چو يارى نمى توان
خسرو ز دور در تو درودى همى دهد
چون بر درت ز ديده نثارى نمى توان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید