شماره ٧٦٣: اى دل، از آنها که رفت، گر بتوانى مکن

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل، از آنها که رفت، گر بتوانى مکن
ياد جوانى بلاست بيش تو دانى مکن
قسم خود، اى جان، ز تن جمله گرفتي، کنون
خانه تو ديگر است خيز و گرانى مکن
اى لب و چشمت بلا غمزه پنهان مزن
تيغ بزن آشکار، داغ نهانى مکن
چند خرامان روي، وه که بترس از خدا
غارت پيران راه بين و جوانى مکن
هر چند بخواهى ز جور بر سر افتادگان
مى بتواني، وليک گر بتوانى مکن
حسن چو ميدان دهد، گوى ز سرها متاب
رخش بقا سرکش است، سست عنانى مکن
اهل دل ار پيش ازين کشته خوبان شدند
باقى ازان تواند، دل نگرانى مکن
نرم ترى زن گره برسر ابروى ناز
حال دلم ديده اي، سخت کمانى مکن
حسن تو عالم گرفت، خورده ز خسرو مگير
مرغ سليمان بس است، مرغ زبانى مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید