شماره ٦٤٤: بيا که بهر تو جان در بلا گرو کردم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
بيا که بهر تو جان در بلا گرو کردم
بتى خريدم و هر دو سرا گرو کردم
تنى شکسته به خاکى فروختم بر در
دلى خراب به تيغ جفا گرو کردم
غلام راتبه خوار غم توام، مفروش
که رخت عمر به دست بلا گرو کردم
اگر چه سر بفروشم، خزيد نتوان باز
چنين که دل به گل عشق و پا گرو کردم
چه روز بود که افتاد در سر اين سودا
که دل به مهر و زبان در دعا گرو کردم
اگر ستاند و منکر شود، حلالش باد
متاع دل که بدان آشنا گرو کردم
سگم، اگر ندهم جان به بوى او بر باد
بدين قرار نفس با صبا گرو کردم
دلت چو در خور عشق است، خسروا، افسوس
که قيمت گهرى بر گدا گرو کردم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید