شماره ٤٨١: شبى در کوى آن مه روى رفتم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
شبى در کوى آن مه روى رفتم
سر و پاگم چو آب جوى رفتم
نمى رفتم، بلا شد بوى زلفش
خراب اندر پى آن بوى رفتم
به کويش رو نهادم بهر رفتن
ز بيهوشى به ديگر سوى رفتم
شبت خوش باد، اى دل، نزد آن ماه
که من خالى شدم، زين کوى رفتم
شدم بدخو به رويش هر دم اکنون
کجا من ديدن آن روى رفتم
به سينه نقد جان تشويش مى داد
به رشوت دادن آن خوى رفتم
کج است آن زلف و مى دانم به سويش
به گفت خسرو بدگوى رفتم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید