شماره ٣٣٦: اى ز تو کارسازى همه کس

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى ز تو کارسازى همه کس
همه را هم تو کارسازى و بس
هست عرفان تو به عقل چنانک
کوه سنجد کسى به پر مگس
از من ادراک تو بدان ماند
کابلهى کرده باد را به قفس
در صفات کمال هستى تو
عقل مست است و ناطقه اخرس
پيش حکم تو هست هجده هزار
روز طوفان و باد پاره خس
مردم از تو بزرگ معنى شد
نى به صورت بسان فيل و فرس
که به يادت نفس زنند به صدق
آسمان بر پرد ز باد نفس
زير پاى گليم پوشانت
پايمال است مفرش اطلس
کى رسم در تو من که در پيشت
سد آهن شد از هوا و هوس
سوخته باد خسرو از شوقت
راست چون ديو از شهاب قبس



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید