شماره ٣٠٣: رضاى من طلب امشب، طريق ناز مگير

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
رضاى من طلب امشب، طريق ناز مگير
مبند چشم عنايت نظر فراز مگير
ز دل گزيده شدم، زلف را بدو مگذار
منم غريب، تو سگ را رسن دراز مگير
اگر بگيرم زلفت، به سوى خويش مکش
ز دست من بردت شب، طريق باز مگير
بدزد لب، چو بگيرم به زير دندانش
نواله اى به دهن آمده ست، باز مگير
تنم ز هجر دو تا شد، هنوز زخم مزن
مرا که چنگ شکستم براى ساز مگير
چو من بسوختم از غم مخاى چندين لب
چو شمع پيش تو باشد، شکر به گاز مگير
ببرده اى دل خسرو، مگوى کى بردم؟
عنان ناز بکش، راه احتراز مگير



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید