شماره ٢٦٩: اى دل، ز بتان دو ديده برگير

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل، ز بتان دو ديده برگير
انديشه ز عالم دگر گير
تا شحنه غم ترا درين راه
سر بر نگرفت، پاى برگير
شور و شر بيخوديست اينجا
با خود شو و ترک شور و شر گير
نى نى غلطم که چون اسيران
دنباله جعدهاى ترگير
گر درد سريت هست از عشق
با درد بساز و ترک سر گير
سرباز مکش ز پاى خوبان
گر بى سپر است، بى سپر گير
خاکى که بر او بتى گذشته ست
از مردم ديده در گهر گير
خارى که بر او گلى نشسته ست
در ديده ميل سرمه برگير
ور عقل رهت زند به کويش
ترک من مست بى خبر گير
خسرو، بنشين و دختر رز
با خوش پسران سيمبر گير



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید