هر کرا خال عنبرين باشد
گر کند ناز، نازنين باشد
غمزه ات چون کمين کند بر خلق
ترک جانباز در کمين باشد
روى تو خرمن گلى ست، از آنک
خرمن ماه خوشه چين باشد
تا ترا نيز قصد جان و دل است
کار ما نزد عقل و دين باشد
در سماعى که عشقبازان را
بزم پر آه آتشين باشد
آستين برفشان که بهر نثار
همه را جان در آستين باشد
پيش رخساره منور تو
روى خورشيد بر زمين باشد
آفرين بر جمال تو که بر او
ز آفريننده آفرين باشد