شماره ١٤١: خطاب طلعت تو نامه زمين کردند

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
خطاب طلعت تو نامه زمين کردند
فرشتگان همه بر رويت آفرين کردند
به زير هر خم مويى براى کشتن خلق
هزار فتنه چو دزدان شب کمين کردند
از انگهى که برآمد خط تو گرد عذار
بسا کسان که چو خط خانه کاغذين کردند
به ناتوانى چشم تو خواست قربانى
خوشم که طره و زلفت مرا گزين کردند
بتان که دست نمودند خلق را در خون
به عهد تو همه دست اندر آستين کردند
ز خاک مهرگيا رست، خود کجا به درت؟
کسان ز دانه دل تخم در زمين کردند
اگر فرشته شود بسته چون مگس نه عجب
ازان لبى که چو جلاب انگبين کردند
ز من سؤالى کني، گر چه مست و مدهوشى
ز چشمهات که تاراج عقل و دين کردند
زنند طعنه که رسوا چرا شدي، خسرو؟
مرا قضا و قدر، چون کنم، چنين کردند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید