شماره ١٢٢: جهان چه بينم، چون ديدنى نمى ارزد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
جهان چه بينم، چون ديدنى نمى ارزد
خوش است دهر به پرسيدنى نمى ارزد
از آنست خواب اجل چشم بند جمله جهان
که نقشهاى جهان ديدنى نمى ارزد
مکن ز چرخ مدور گله، چو مى دانى
که جور جام به جوريدنى نمى ارزد
مرو به درگه خلق جهان که در دنيا
همه متاع به کوبيدنى نمى ارزد
مخند شاه به زرهاى زعفرانى رنگ
به جان تو که به خنديدنى نمى ارزد
هزار گونه گل است اندرين چمن، ليکن
چو بيوفاست، همه چيدنى نمى ارزد
مخور به رفق غم يار بى خرد، خسرو
که پشت گاو به خاريدنى نمى ارزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید