شماره ١١٣: لبالب آر قدح کز گلو فرود آيد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
لبالب آر قدح کز گلو فرود آيد
مگر که از دلم اين آرزو فرود آيد
مگوى تو به که آيد فرود مى ز سرم
مباد کز سر من اين سبو فرود آيد
ز مى چه توبه که گر ذوق آن کند معلوم
فرشته چون مگس آنجا به بو فرود آيد
به بند مردنم امروز، ساقيا، بگذار
که باده از سر آن ماهر و فرود آيد
به زهد تخته ورد و دعاى من باشد
سفال خم که خط مى برو فرود آيد
ز بهر بردن دلهاى خلق سيل بلاست
هر آن عرق که ز روى نکو فرود آيد
بدين صفت که همى خون خوريم بر در تو
ترا چگونه مى اندر گلو فرود آيد؟
خوش آن زمان که به ياد تو هر شبم تا روز
ز ديده خون جگر سو به سو فرود آيد؟
نقاب واکن و لبهاى عاشقان دربند
مگر که خسرو ازين گفتگو فرود آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید