شماره ٧٩٤: خار در ديده آن کس که طلبکارش نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
خار در ديده آن کس که طلبکارش نيست
خاک در کاسه آن سر که هوادارش نيست
گر چه خط سيهش دست نداده است به هم
کسرى نيست که در حلقه زنارش نيست
چه خبر از دل صد پاره ما خواهد داشت؟
مست نازى که خبر از گل دستارش نيست
گوش آن شاخ گل از آب گهر سنگين است
خبر از ناله مرغان گرفتارش نيست
ساده لوحى که ستاند نظر از شبنم وام
خبر از نازکى آن گل رخسارش نيست
ماه کنعان گهر خود به خريدار رساند
يوسف ماست که پرواى خريدارش نيست
گر چه جان تازه کند چاشنى آب حيات
به گلو سوزى شمشير گهربارش نيست
غم دنيا نخورد هر که دل و دين درباخت
آن که سر داد درين ره غم دستارش نيست
سايه بال هما پرده خوابش گردد
هر که در سر هوس دولت بيدارش نيست
نفس پاک ازان سينه طلب کن صائب
که غبارى ز جهان بر دل افگارش نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید