شماره ٧١٣: هر که دارد نظرى واله زيبايى توست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
هر که دارد نظرى واله زيبايى توست
حلقه دام تو از چشم تماشايى توست
نيست هر چند در اين سرو قدان کوتاهى
علم اين صف آراسته رعنايى توست
اين که هر طايفه اى قبله خاصى دارند
نيست بيجا، سببش جلوه هر جايى توست
مد احسان محيط تو رسا افتاده است
لاف يکتايى هر قطره ز يکتايى توست
گر چه در حجله نازست رخت پرده نشين
شور هر انجمن از انجمن آرايى توست
کيست بى پرده به خورشيد نظر باز کند؟
چشم پوشيده ما حجت پيدايى توست
زلف چون سرکشى از شانه تواند کردن؟
نبض جان همه در پنجه گيرايى توست
موج بى جنبش دريا ره خوابيده بود
هر که را درد طلب هست ز جويايى توست
آب حيوان که سکندر ز تمنايش سوخت
در سيه خانه مغزى است که سودايى توست
از لطافت نتوان يافت کجا مى باشى
جاى رحم است بر آن کس که تماشايى توست
روزن از مهر جهانتاب بصيرت دارد
نور آگاهى ما پرتو بينايى توست
کيست صائب که به توحيد تو گويا گردد؟
قوت بازوى کلکش ز توانايى توست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید