شماره ٧٠٠: اين چه لطف است که با يار وفادار من است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اين چه لطف است که با يار وفادار من است
که به من همسفر و خانه نگهدار من است
هر که را طبل رحيل از تپش دل باشد
در بيابان طلب قافله سالار من است
خواب در خلوت من حلقه بيرون درست
تا خيال تو انيس دل بيدار من است
فلک بى سروپا ذره شيدايى اوست
آفتابى که نهان در پس ديوار من است
محو ديدار ترا پاى سفر در خواب است
ورنه اين دايره ها مرکز پرگار من است
زشت را آينه صاف مکدر سازد
چه عجب دشمن اگر منکر اطوار من است؟
زان غبارى که خط از روى تو انگيخته است
محنت روى زمين بر دل افگار من است
از تهيدستى خود شکوه ندارم صائب
خار صحراى قناعت گل بى خار من است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید