برق خاشاک گنه، روزه تابستان است
دود اين آتش جانسوز به از ريحان است
مى توان يافت ز سى پاره ماه رمضان
آنچه ز اسرار الهى همه در قرآن است
هست در غنچه لب بسته اين ماه نهان
گلستانى که نسيمش نفس رحمان است
مشو از عزت اين مهر الهى غافل
که درين مهر بى گنج گهر پنهان است
ماه رويى که شب قدر بود يک خالش
در سراپرده ماه رمضان پنهان است
ميکند روزه ماه رمضان عمر دراز
مد انعام درين دفتر و اين ديوان است
غفلت از تشنگى و گرسنگى کم گردد
که لب خشک بر اين بند گران سوهان است
باش با قد دو تا حلقه اين در صائب
که مراد دو جهان در خم اين چوگان است