شماره ٦٥٨: سنگ در ديده ارباب بصيرت گهرست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
سنگ در ديده ارباب بصيرت گهرست
خاک در پله ميزان قناعت شکرست
حسن را نشو و نما از نظر پاک بود
آبروى چمن از شبنم روشن گهرست
ديده بد به تو اى ترک ختايى مرساد!
که بدخشان ز لب لعل تو خونين جگرست
کشتى از باد مخالف متزلزل گردد
دل به جا نيست کسى را که پريشان نظرست
از فضولى است ترا دست تصرف کوتاه
بهله قالب چو تهى کرد مقامش کمرست
آنچه مانده است ز ته جرعه عمرم باقى
خوردنش خون دل و ماندن او دردسرست
مى کند قطع به سر، راه طلب را صائب
هر که چون سوزن فولاد حديدالبصرست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید