شماره ٦٥٣: نيست آرام در آن دل که هوس بسيارست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
نيست آرام در آن دل که هوس بسيارست
شررآميز بود شعله چو خس بسيارست
دل بى وسوسه از گوشه نشينان مطلب
که هوس در دل مرغان قفس بسيارست
هر قدم ارى و هر خار زبان مارى است
آفت دامن صحراى هوس بسيارست
بر تهيدستى ما خنده زدن بيدردى است
به کنار آمدن از بحر ز خس بسيارست
باعث رنجش ما يک سخن سرد بس است
دل چون آيينه را نيم نفس بسيارست
ناقه و محمل و ليلى همه بى آرامند
اثر شعله آواز جرس بسيارست
از تماشاى گهر نعل در آتش دارد
ورنه در سينه غواص نفس بسيارست
بر جگرسوختگانى که درين انجمنند
سينه گرم مرا حق نفس بسيارست
از بدان فيض محال است به نيکان نرسد
حق بيدارى دزدان به عسس بسيارست
در پى قافله ز افسانه غفلت صائب
نتوان خفت که آواز جرس بسيارست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید