شماره ٥٦٧: از جهان تلخ نتوان با درشتى کام يافت

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
از جهان تلخ نتوان با درشتى کام يافت
کز زبان چرب، تشريف شکر بادام يافت
تنگدستى مايه اميدوارى شد مرا
بهله با دست تهى تا از ميانش کام يافت
بيقرارى باعث آرامش دل شد مرا
آنچنان کز جنبش گهواره طفل آرام يافت
شانه را هرگز ز زلف پر شکن روزى نشد
اين گشايشها که دل از حلقه هاى دام يافت
بود تا بر تن سر منصور بى آرام بود
آخر از دار فنا سر منزل آرام يافت
نقش شد در ديده ام ناساز چون موى زياد
تا عقيق از رهگذار ساده لوحى نام يافت
کامجويان را نگردد روزى از بوس و کنار
شوق عاشق لذتى کز نامه و پيغام يافت
نام شاهان از اثر در دور مى باشد مدام
جم بلند آوازگى صائب ز فيض جام يافت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید