شماره ٥٤٩: مى توان با همت سرشار از دنيا گذشت

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
مى توان با همت سرشار از دنيا گذشت
موج با اين شهپر توفيق از دريا گذشت
هر سر خارى دم از شمع تجلى مى زند
تا کدامين آتشين رخسار ازين صحرا گذشت
يک شرر تخم محبت در دل شيرين نکاشت
تيشه آتش نفس چندان که بر خارا گذشت
آى حيوان و مى روشن ز يک سرچشمه اند
از سر جان بگذرد هر کس که از صهبا گذشت
آخر اى عمر سبکرو اين قدر تعجيل چيست؟
سيل ازين آهسته تر از دامن صحرا گذشت
خصم را بى برگى ما خون رحم آرد به جوش
برق چون ابر بهار از کشتزار ما گذشت
کار، تأثير نفس دارد نه آواز بلند
ورنه در فرياد بتواند خر از عيسى گذشت!
صائب از آغاز و انجام حيات ما مپرس
گردبادى بود پندارى که بر صحرا گذشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید