شماره ٥٣٦: قامتت خم گشت و پشتت بار طاعت برنداشت

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
قامتت خم گشت و پشتت بار طاعت برنداشت
چهره بى شرميت رنگ خجالت برنداشت
شد بناگوشت سفيد و بخت خواب آلود تو
در چنين صبحى سر از بالين غفلت برنداشت
پايت از رفتار ماند و پايى ننهادى به راه
ريخت دندان و لبت زخم ندامت برنداشت
با وجود رعشه پيري، کف لرزان تو
از گريبان تعلق دست رغبت برنداشت
هر که در فصل بهاران دانه اشکى نريخت
وقت خرمن خوشه اى جز آه حسرت برنداشت
در چنين هنگامه اى صائب دل بى شرم تو
پشت بيدردى ز ديوار فراغت برنداشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید