شماره ٥٢٩: کى حذر از خون خلق آن غمزه خونريز داشت؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
کى حذر از خون خلق آن غمزه خونريز داشت؟
داشت پرهيزى گر اين بيمار، از پرهيز داشت
تا نشد آب، از نقاب غنچه سر بيرون نکرد
بس که گل شرمندگى زان روى شبنم خيز داشت
رهنوردى بود چون شبديز اگر پرويز را
کوهکن هم قاصدى چون ناله شبخيز داشت
برد همت ذره ما را به اوج آسمان
ورنه کى خورشيد پرواى من ناچيز داشت؟
پرده تا برداشت از رخ بى نيازيهاى حق
زير پا افکند هر کس هر چه دستاويز داشت
در شهادتگاه وحدت عاشقان را يکسرند
آن که بر سر تيشه زد، قصد سر پرويز داشت
تا قيامت گر به من صائب بنازد دور نيست
کى چو من آتش زبانى کشور تبريز داشت؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید