شماره ٤١٩: سرنزد از بلبلم هر چند دستانى درست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
سرنزد از بلبلم هر چند دستانى درست
ناله ام نگذاشت در گلشن گريبانى درست
گر چه دايم در شکستم بود چشم شور خلق
شور من نگذاشت در عالم نمکدانى درست
بلبل از آوازه عالم را گلستان کرده بود
تا گل خونين جگر مى کرد ديوانى درست
آه ازين گردون کم فرصت که با اين دستگاه
در ضيافت خانه اش ننشست مهمانى درست
کيستم من تا نگيرد خار تهمت دامنم؟
قسمت يوسف نشد زين بزم دامانى درست
با وجود بى وفايى بر سرش جا مى دهند
آه اگر مى بود گل را عهد و پيمانى درست
آه نتوانست قامت راست کردن در دلم
برنيامد زين گلستان شاخ ريحانى درست
عهد ما گر سست با قيد و صلاح افتاده است
با شکستن توبه ما راست پيمانى درست
محمل گل همچو شبنم گشت غايب از نظر
بلبل آتش نفس تا کرد دستانى درست
ماه عالمتاب خود را بارها در هم شکست
تا شبى زين گرد خوان شد قسمتش نانى درست
چشم شوخش بيضه اسلام را بر سنگ زد
زلف کافر کيش او نگذاشت ايمانى درست
با درشتان چرب نرمى کن که برمى آورد
گل به هموارى ز چنگ خار دامانى درست
لاف همت مى رسد گل را که در صحن چمن
پيش هر خارى گذارد بر زمين خوانى درست
از نگاه شور چشمان اشتهايش سوخته است
هر که را چون لاله باشد در بغل نانى درست
نيست صائب بر تنم چون زلف مويى بى شکست
در بساط من باشد غير پيمانى درست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید