شماره ٣١٨: بى تزلزل نيست هرکس چون علم استاده است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
بى تزلزل نيست هرکس چون علم استاده است
عشرت روى زمين از مردم افتاده است
تشنه چشمان بحر را سازند در يک دم سراب
حسن محجوب تو چون آيينه را رو داده است؟
با تهيدستان ندارد سختى ايام کار
سرو بى حاصل ز سنگ کودکان آزاده است
پاى موران بند بر آيينه نتوان شدن
از قبول نقش، لوح سينه ما ساده است
گر چه مى دانند دامان وسايل زاهدان
بيش عارف پرده بيگانگى سجاده است
آه مظلومان کند اولاد ظالم را کباب
پله اين ناوک دلدوز دور افتاده است
حرص، صائب در بهاران است بى برگ و نوا
برگ عيش قانعان در برگريز آماده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید