شماره ٢٨٦: مردم بيدرد را دل از شکستن ايمن است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
مردم بيدرد را دل از شکستن ايمن است
گوشه اين فرد باطل از شکستن ايمن است
با دل آگاه دارد کار عشق سنگدل
بيشتر دلهاى غافل از شکستن ايمن است
دانه نشکسته مى دارد خطر از آسيا
تا درستى نيست با دل از شکستن ايمن است
در گذر از پيکر خاکى که کشتى در محيط
تا نيارد رو به ساحل از شکستن ايمن است
چون به هم پيوست دلها سد آهن مى شود
توبه ياران يکدل از شکستن ايمن است
عشق کار موميايى مى کند با رهروان
پاى هر کس شد درين گل از شکستن ايمن است
پرده شرمى اگر با آفتاب جود هست
رنگ بر رخسار سايل از شکستن ايمن است
محو نتوان کرد از دل پيچ و تاب عشق را
تا قيامت اين سلاسل از شکستن ايمن است
هر کجا صائب شود ستارى حق پرده پوش
رنگ دعويهاى باطل از شکستن ايمن است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید