شماره ١٠٧: بهار نغمه تر ساز مى کند سيلاب
بهار نغمه تر ساز مى کند سيلاب
ز شوق کف زدن آغاز مى کند سيلاب
بود ز وضع جهان هاى هاى گريه من
ز سنگلاخ فغان ساز مى کند سيلاب
مجوى در سفر بى خودى مقام از من
که در محيط، کمر باز مى کند سيلاب
شود ز زخم زبان خارخار شوق افزون
که خار را پر پرواز مى کند سيلاب
شود ز زخم زبان خارخار شوق افزون
که خار را پر پرواز مى کند سيلاب
سياهکارى ما بر اميد رحمت اوست
ز بحر، آينه پرداز مى کند سيلاب
نيم ز خانه خرابى حباب وار غمين
که از دلم گرهى باز مى کند سيلاب
من آن شکسته بنايم درين خراب آباد
که در خرابى من ناز مى کند سيلاب
قرار نيست به يک جاى بى قراران را
که در محيط، سفر ساز مى کند سيلاب
گذشتن از دل من سرسري، مروت نيست
درين خرابه کمر باز مى کند سيلاب
غبار خجلت از آن است بر رخش صائب
که قطع راه به آواز مى کند سيلاب
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده