شماره ٨٧: مگر از خانه بيرون آمد آن گل بى حجاب امشب؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
مگر از خانه بيرون آمد آن گل بى حجاب امشب؟
که بوى ياسمن دارد فروغ ماهتاب امشب
ز نور مه، نظر چون مهر تابان خيره مى گردد
مگر يک جانب افتاده است از رويش نقاب امشب؟
کدامين آتشين جولان به سير ماهتاب آمد؟
که سوزد در نظرها چون پر پروانه خواب امشب
مى روشن ز بى قدرى چراغ روز را ماند
ز بس گرديده عالم شير مست ماهتاب امشب
ز نور ماه، خون دختر رز شير مادر شد
بده ساقى مى لعلى مسلسل همچو آب امشب
درانداز زمين بوس است با آن سرکشى گردون
ز بس روى زمين از ماه شد با آب و تاب امشب
ز شکر خنده مه شد هوا چندان به کيفيت
که مى گردد نمک بيهوش داروى شراب امشب
مگر آن خرمن گل، تنگ خود را در بغل دارد؟
که طوفان مى کند در مغزها بوى گلاب امشب
دو بالا گردد از مهتاب، زور باده روشن
عجب نبود اگر صائب شود مست و خراب امشب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید