شماره ٣٦: نتوان به مرگ پوشيد چشم نديده ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
نتوان به مرگ پوشيد چشم نديده ما
سيرى ندارد از خاک، چون دام، ديده ما
گفتيم وقت پيرى در گوشه اى نشينيم
شد تازيانه حرص قد خميده ما
با دل رميده عشق زخم زبان چه سازد؟
گلها ز خار چيند دامان چيده ما
برق سبک عنان را پرواى خار و خس نيست
دام و قفس چه سازد با دل رميده ما؟
دست گرهگشايى است از کار هر دو عالم
در دامن توکل پاى کشيده ما
هر چند ديده ها را ناديده مى شمارى
هر جا که پا گذارى فرش است ديده ما
از نوبهار صائب رنگش به رو نيايد
بر گلشنى که بگذشت رنگ پريده ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید