شماره ٢٨١: در تماشائيکه بايد صد مژه بالا شکست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
در تماشائيکه بايد صد مژه بالا شکست
خواب غفلت چون نگه ما را بچشم ما شکست
شوق بيتاب و قدم لبريز جوش آبله
تا کجاها بايدم مينا بزير پا شکست
خاک گرديديم و از ذوق طلب فارغ نه ايم
نام در پرواز آمد تا پر عنقا شکست
عالمى را حسرت آن لعل در آتش نشاند
موج گوهر خار در پيراهن دريا شکست
درخم زلف چسان فرياد دل گردد بلند
اين شبستان سرمه دانها در گلوى ما شکست
سرکشان بگذار تا گردند پامال غرور
گردن اين قوم خواهد بار استغنا شکست
تا کدامين قطره گردد قابل تاج گهر
صد حباب اينجا زبيمغزى سر خود را شکست
موج خون لاله مى آيد سراسر در نظر
يا دل ديوانه ئى در دامن صحرا شکست
بى تکلف از غبار پاس دلها نگذرى
تشنه خون مى شود هر ذره چون مينا شکست
بر فريب نسيه نقد خرميها باختيم
ساغر امروز ما بدمستى فردا شکست
تا لطافت از طبايع رفت شعر از رتبه ماند
مشترى گرديد سنگ و قيمت کالا شکست
(بيدل) از بس شوق دل محمل کش جولان ماست
خواب مخمل موج زد خارى اگر در پا شکست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید