شماره ٢٦٢: خط لعلت غبار حيرت افزاست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
خط لعلت غبار حيرت افزاست
زمرد از رگ اين لعل پيداست
زغارت کارى دور نگاهت
بروى باده رنگ نشه عنقاست
زبيدادت بهار ناز رنگين
زرفتار تو کار فتنه بالاست
دران محفل که درد عشق ساقيست
تمنا باده است و ناله ميناست
هنر جمعيت ما را برآشفت
زجوهر نسخه آئينه اجزاست
بهار عجز امکان را کفيليم
شکست هر چه باشد خنده ماست
سراسر خواب غفلت ميپرستيم
خيال پوچ سخت افسانه پير است
زکف گرداب دارد پنبه در گوش
که غافل از خروش موج درياست
فنا سامان کن و مست غنا باش
که در خاک آنچه مى خواهى مهياست
بهر جا دامى افگنده است صياد
بهار نرگسستان تمناست
برون ميتاز ازين نه حلقه زنجير
جنون عاشقان يک نشه بالاست
سحر در پرتو خورشيد محو است
بهر جا طبع روشن شد نفس کاست
زرنگين جلوه هاى يار (بيدل)
رگ گل دسته بند حيرت ماست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید