شماره ٩٥: از ره و منزل تحقيق اگر دورى نيست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
از ره و منزل تحقيق اگر دورى نيست
جستن خانه خورشيد بجز کورى نيست
گرد هر کوچه علمدار جنون دگر است
نيست خاکيکه درو رايت منصورى نيست
هر طرف وانگرى عجز و غنا بال کشاست
دهر جز محشر عنقائى و عصفورى نيست
چند خواهى دل از اسباب تعين برداشت
دوش اقبال ازل قابل مزدورى نيست
همه جا انجمن آرائى شيراز دل است
معنى از عالم کشميرى و لاهورى نيست
زين عرضها نتوان صاحب جوهر گرديد
نازچينى مفروشيد که فغفورى نيست
اى بسا ديده که تر ميکندش دود غبار
نم اشک جعلى رشحه ناسورى نيست
دل بيدرد زنيرنگ خيالات پر است
سرخوش کاسه بنگى ميت انگورى نيست
استخوان بندى بحث و جدل از ما مطلب
چينى مجلس خامش نفسان غورى نيست
حرص مفرط دل ما ميگزد از شيرينى
ورنه اين بزم طرب پرده زنبورى نيست
غافل از زمزمه رار نبايد بودن
شور ناقوس دلست اين نى طنبورى نيست
همه را اطلس افلاک گرفته است ببر
جامه نيلى ماتم زدگان سورى نيست
تحفه عجزى اگر هست خموشى دارد
لب اظهار کشودن گل معذورى نيست
بر شکست تو بناى دوجهان موقوف است
گر تو ويران نشوى عالم معمورى نيست
حسرت عمر تلف کرده نشايد (بيدل)
باده گر خاک خورد قابل مخمورى نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید