شماره ٥٠٧: داشت از طفلى جنون جا در دل آواره ام

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
داشت از طفلى جنون جا در دل آواره ام
بود از سنگ ملامت مهره گهواره ام
همچو اوراق گلستان زاول نشو و نما
هم دبستان بود با طفلان دل صدپاره ام
پيشتر زان کز شفق رنگين شود جام هلال
کاسه در خون جگر مى زد دل خونخواره ام
پيش ازان کز شورمجنون دشت پرغوغا شود
قطره مى زد در رکاب اهوان نظاره ام
پيش ازان کز گلستان بلبل کند روشن سواد
فال مى ديدند طفلان از دل سى پاره ام
دل به اشک و داغ صائب از جهان خوش کرده ام
نيست چشم التفات از ثابت و سياره ام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید