شماره ٤٥٣: قدم برون منه از خلوت نهانى دل

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
قدم برون منه از خلوت نهانى دل
که مى کنند گرانبارت از گرانى دل
سوار دل شو اگر ذوق لامکان دارى
که نيست هيچ براقى به خوش عنانى دل
چنان مکن که دل ما در اضطراب آيد
که عرش مى تپد از بال و پرفشانى دل
ستاره دل خوش شبنم سحرگاه است
چو غنچه زود زوال است کامرانى دل
مخور چو پسته خندان فريب خنده خشک
شکر به کار براز خنده نهانى دل
رخ تو چون نشود گلگل از توجه ما
ز سنگ لاله برويد زباغبانى دل
کجا شکسته مادر درست خواهى کرد
ترا که زلف شکسته است از گرانى دل
کجاست اهل دلى تا بيان کنم صائب
که کار تيغ زبان کرد بى زبانى دل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید