شماره ٣٧٠: مى نمايد صد گره را يک گره زنار عشق

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
مى نمايد صد گره را يک گره زنار عشق
سبحه داران چون برون آيند ازبازار عشق؟
بوى اين مى آسمانها را به دور انداخته است
کيست تابرلب گذارد ساغر سرشار عشق؟
تخم راز عشق را در خاک کردن مشکل است
چون شرر از سنگ بيرون مى جهد اسرار عشق
در سر هرذره اى اينجا هواى ديگرست
اختر ثابت ندارد چرخ خوش پرگار عشق
عشق ظاهر ساختن معشوق را کامل کند
ورنه عاشق رانباشد صرفه دراظهار عشق
لاله خورشيد بى تقريب مى سوزد نفس
سر فرو نارد به هر گل گوشه دستار عشق
مى خورد ازسايه بال هما طبل گريز
برسر هرکس که افتد سايه ديوار عشق
چون توانم ازگل بى خار او دفتر گشود؟
مى زند پهلو به مژگان غزالان خار عشق
شوق موسى نخل ايمن رابه حرف آورده بود
خامه صائب چرا بندد لب ازگفتار عشق؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید