شماره ١٥٣: به سرخى مى زند چون مشک خط عنبرافشانش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
به سرخى مى زند چون مشک خط عنبرافشانش
چه حسن نشأه خيزست اين که ميگون است ريحانش
نباشد دور اگر خطش طلايى درنظر آيد
که طوق هاله زرين مى شود ازماه تابانش
به نور ديده خود چون چراغ صبح مى لرزد
سهيل شوخ چشم از پرتو سيب زنخدانش
دل عشاق چون برگ خزان برخاک مى ريزد
به هر جانب که مايل مى شود سرو خرامانش
عيار شوق بلبل رانمى دانم،همين دانم
که آتش زير پا دارد گل از شوق گريبانش
به باد بى نيازى مى دهد شور قيامت را
اگر بردارد از لب مهر خاموشى نمکدانش
درين بستانسرا سروى بلند آوازه مى گردد
که باشد همچو صائب نغمه سنجى درگلستانش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید