شماره ٧٠: از خدا در عهد پيرى يک زمان غافل مباش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
از خدا در عهد پيرى يک زمان غافل مباش
از نشان زنهار دربحر کمان غافل مباش
چون گل رعنا خزان را در قفا دارد بهار
از ورق گردانى باد خزان غافل مباش
چون خبر از کاروان گر پيش نتوانى فتاد
چشم بگشا از غبار کاروان غافل مباش
گر به طوف کعبه مقصود نتوانى رسيد
سعى کن زنهار از سنگ نشان غافل مباش
مى کند زهر هلاهل کار خود در انگبين
ازگزند دشمن شيرين زبان غافل مباش
تا نسازى راست در دل حرف رابر لب ميار
تير تابيرون نرفته است ازکمان غافل مباش
قطره را دريا به شيرينى گرفت از دست ابر
اينقدر از حال دور افتادگان غافل مباش
مهر با چندين عصا در چاه مغرب اوفتاد
زينهاراز چاه خس پوش جهان غافل مباش
آب زيرکاه راباشد خطر از بحر بيش
صائب ازهموارى اهل زمان غافل مباش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید