در مدح ملک عضدالدين طغرل تکين

غزلستان :: انوری ابیوردی :: قصايد

افزودن به مورد علاقه ها
اى جهان را ايمنى از دولت طغرلتکين
جاودان منصور بادا رايت طغرل تکين
نعمت انصاف عالم را ز عدل عام اوست
کيست آنکو نيست اندر نعمت طغرل تکين
تو و ظلمت از حضور و غيبت خورشيد دان
امن و تشويش از حضور و غيبت طغرل تکين
خسروان دل برقرار ملک آن گاهى نهند
کاوردشان آسمان در بيعت طغرل تکين
پهلوانان دل ز جان و جاه آنگه برکنند
کافکندشان روزگار از طاعت طغرل تکين
اختيار تاج و تختش نيست ورنه چيست کم
از دگر شاهان شکوه و شوکت طغرل تکين
کو فريدون گو بيا نظاره کن اندر جهان
تا ببينى خويشتن در نسبت طغرل تکين
ملک اگر در دولت سنجر به آخر پير شد
شد جوان بار دگر در نوبت طغرل تکين
هفت کشور زير فرمان کرد و هم نوبت سه زد
صبر کن تا پنج گردد نوبت طغرل تکين
قدرت طغرل تکين نوعى است گويى از قدر
بر جهان زان غالب آمد قدرت طغرل تکين
چرخ را گفتم دليرى مى کنى در کارها
گفت از خود نه ولى از صولت طغرل تکين
کهربا در کاه نتواند تصرف کرد نيز
بى اجازت نامه اى از حضرت طغرل تکين
لشکر طغرل تکين بر هم زنندى خاک و آب
گرنه ساکن دارديشان هيبت طغرل تکين
تنگ ميدان ماندى فتح و نگون رايت ظفر
گر نباشندى طفيل نصرت طغرل تکين
از پى آسايش خلقست و آرام جهان
هرچه هست از آلت و از عدت طغرل تکين
ورنه آخر ملک عالم کيست با اين طول و عرض
تا بدو مغرور گردد رغبت طغرل تکين
با خرد گفتم که بيرون سپهر احوال چيست
گفت دانى از که پرس از همت طغرل تکين
باز گفتم عادت طغرل تکين در ملک چيست
گفت انصافست و بخشش عادت طغرل تکين
رحمتى ديدى که جوياى گنه باشد مدام
رحمت يزدان شناس و رحمت طغرل تکين
حاجت از طغرل تکين شايد که خواهى بهر آنک
جز به يزدان نيست هرگز حاجت طغرل تکين
نيست کس را بر جهان منت جز او را گرچه نيست
در عطا منت نهادن سيرت طغرل تکين
قربت طغرل تکين را نيکبختى لازمست
نيک بختا انورى از قربت طغرل تکين
چون خداوندى از اين خدمت همى حاصل شود
ما و زين پس آستان و خدمت طغرل تکين
بر جهان چون سايه ابرست و نور آفتاب
بخشش بى وعده و بى منت طغرل تکين
چون جهان از دولت طغرل تکين دارد نظام
تا جهان باقيست بادا دولت طغرل تکين
مدت طغرل تکين چندان که دوران سپهر
وام خواهد روزگار از مدت طغرل تکين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید