در مدح سلطان سنجر

غزلستان :: انوری ابیوردی :: قصايد

افزودن به مورد علاقه ها
خسروا بخت همنشين تو باد
مشترى در قران قرين تو باد
خواجه اختران غلام تو گشت
عرصه آسمان زمين تو باد
خاتم و خنجر قضا و قدر
در يسار تو و يمين تو باد
آسمان و مجره و خورشيد
تخت و تيغ تو و نگين تو باد
چون قضا رنگ حادثات زند
ناظرش حزم پيش بين تو باد
چون قدر نقش کاينات کند
دفترش صفحه يقين تو باد
مشکلى کان کليم حل نکند
سخره دست و آستين تو باد
معجزى کان مسيح پى نبرد
راه تحصيل آن رهين تو باد
در براهين رؤيت ايزد
برترين حجتى جبين تو باد
در وقايع گره گشاى امور
راى رايت کش رزين تو باد
در حوادث گريزگاه جهان
حصن انديشه حصين تو باد
سعد و نحس مدبران فلک
هر دو موقوف مهر و کين تو باد
چرخ را در مصاف کون و فساد
جمله بر وفق هان و هين تو باد
رونق ملک و استقامت دين
دايم از قوت متين تو باد
ابر باران فتح و سيل ظفر
از کمان تو و کمين تو باد
سبز خنگ سپهر پيوسته
نوبتى وار زير زين تو باد
آفتابى که خازن کانهاست
نايب خازن و امين تو باد
تا کس از آفرين سخن گويد
سخن خلق آفرين تو باد
مدد بى نهايت ابدى
از شهور تو و سنين تو باد
همه وقتى خداى عز و جل
حافظ و ناصر و معين تو باد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید