شماره ٧٦٢: نگار مست من هر دم ز نو بزمى بيارايد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
نگار مست من هر دم ز نو بزمى بيارايد
در ميخانه بگشايد به رندان باده بخشايد
به هر دم محرمى جويد که با او راز خود گويد
حيات جاودان است او ولى با کس نمى پايد
جمالش در نظر دارم به هر حسنى که مى بينم
خيالش نقش مى بندم به هر حالى که پيش آيد
مرا ساقى سرمستان دهد هر لحظه اى جامى
به هر جامى که مى نوشم مرا جانى بيفزايد
اگر جامى به بزم آرى زخم جامى برى پر مى
وگر پيمانه اى آرى بتو پيمانه پيمايد
بيا اى جان رها کن دل اگر جانانه مى جوئى
برو اى دل ز جان بگذر گرت دلدار مى بايد
حديث عاشقان بشنو که تا ذوق خوشى يابى
حريف نعمت الله شو که تا جانت بياسايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید