مرا هر دم خيالى رو نمايد
در آن نقش خيالم او نمايد
به بيدارى و خواب ار بينم او را
به هر صورت مرا نيکو نمايد
يکى رو در دو آئينه چو بنمود
يکى باشد اگرچه دو نمايد
حباب و موج و دريا جمله آبند
گهى در چشمه گه در جو نمايد
هزاران آينه گر بينم اى دوست
همه تمثال آن يک رو نمايد
دوتو بنمايد اين رشته به احول
ولى در چشم ما يک تو نمايد
همه کس نعمت الله را ببيند
ولى تا او به هر کس چو نمايد