شماره ٧٢٥: در همه آينه جمال نمود

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
در همه آينه جمال نمود
از همه رو درى به ما بگشود
غير را سوخت آتش غيرت
خوش بود آتشى چنين بى دود
دع نفسک به ذوق دريابش
تا بيابى ز وصل او مقصود
درد دردش دواى درد دل است
نوش مى کن که آن بود بهبود
اين عنايت نگر که حضرت او
در حق بندگان خود فرمود
خود نمايد جمال و خود بيند
از خودش با خود است گفت و شنود
خيز ساقى بيار جام شراب
وقت صبح است و عاقبت محمود
مى خمخانه حدوث و قدم
ساقى مست ما به ما پيمود
هر که انکار نعمت الله کرد
بى شکى باشد از خدا مردود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید