شماره ٦٧٧: نسبت خرقه ام از پير خرابات بود

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
نسبت خرقه ام از پير خرابات بود
به از اين نسبت خرقه ز محالات بود
اين چنين پير و مريدى و چنان ميخانه
باده نوشيدن من عين عبادات بود
عشق مى بازم و خاطر به خدا مشغول است
مى خورم باده و جانم به مناجات بود
نامراد از در ما باز نگرديد کسى
در ميخانه ما قبله حاجات بود
زاهد ار جنت فردوس به جان مى جويد
جنت عاشق سرمست خرابات بود
سخنى از دل و دلدار به جان مى گويم
سخنم از سر صدق است و کرامات بود
پير و سر حلقه ما سيد بزم عشق است
قدر هر کس به کمالات و مقامات بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید