شماره ٦٧٢: عاشقى از عاقلى خوش تر بود

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
عاشقى از عاقلى خوش تر بود
غرقه درياى ما خوش تر بود
يک سر مو ميل غيرى کى کند
هر که را سوداى او در سر بود
عقل را نقش خيالى ديگر است
ذوق عشق و حال او ديگر بود
اى که گوئى ترک غير او بگو
هرچه فرمائى بگويم گر بود
عشق سرمست است و جام مى بر دست
لاجرم سلطان بحر و بر بود
باز يابى لذت رندان ما
گر حريفت ساقى کوثر بود
نعمت الله از خدا جويد مدام
هر که يار آل پيغمبر بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید