شماره ٥٥١: سلطان سراپرده ميخانه کجا شد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
سلطان سراپرده ميخانه کجا شد
از مجلس رندان خرابات چرا شد
معنيش همين جاست اگر صورت او رفت
پنهان ز نظر گشت نگوئى که فنا شد
هر رند که در کوى خرابات درآمد
از دار فنا آمد و با دار بقا شد
ما جام و حبابيم و پر از آب حياتيم
سيراب شود هر که چو ما همدم ما شد
سلطان سراپرده ميخانه عالم
از ذوق گدايان خرابات گدا شد
صوفى به صفا دردى دردش چو بنوشد
اين درد بود صافى و آن درد دوا شد
يارى که چو ما بندگى سيد ما کرد
هر چند گدا بود شه هر دو سرا شد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید